جرگه گب:هشتپری
این واژ ه ها تالشی است و به هیچ وجه گیلکی نیست
مشخصات کلی جغرافیای سیاسی و طبیعی حوزة مورد مطالعه
شهرستان تالش-هشتپر برای مطالعه هشتپر لازم دانستم یکی از مناطق آن را که روستای سیادارون می باشد مطالعه کنم و از آن طریق ویژگی های فرهنگی هشتپر را در این جا نشان دهم.در ضمن استفاده از مطالب با ذکر ماخذ آزاد است(رضا قربانی ریک)
حوزة جغرافیایی تالش از شمال به شهرستان آستارا، از شرق به درياي خزر، از جنوب شرقی به شهرستان بندر انزلي و صومعه سرا، از جنوب به شهرستان فومن و از جنوب باختري و باختر به شهرستان خلخال و اردبيل محدود ميگردد.
شهرستان تالش از چهار بخش به نامهای اسالم، حویق، گرگانرود و مرکزی تشكيل گرديدهاست
شهرستان تالش در مختصات جغرافياي 37 درجه و33 دقيقه تا 38 درجه و16 دقيقه عرض شمالي از خط استوا و48 درجه و 32 دقيقه تا 49 درجه و3 دقيقه طول شرقي از نصف النهار مبداء با وسعتي معادل 872 / 2155 كيلو متر مربع، در امتداد ساحل دریا و در انتهاي غربي گيلان واقع شدهاست.[1]
قسمتي از اين شهرستان كوهستاني است و در امتداد كوههاي مرتفع تالش در جهت شمالي جنوبي كشيده شده و شامل كوههاي تالش، ماسوله، پشته كوه هزار دره رود آستارا تا تنگه منجيل با جهت شمالي – جنوبي، به صورت چندين رشته چين خوردگي موازي نامتقارن است كه گيلان را از اردبيل و زنجان جدا ميسازد و شهرستانهاي آستارا و تالش در دامنه هاي شرقي اين كوهها واقع شده اند وقسمتي ديگر، کوهپایه ای است كه بصورت نوار باريكي بين كوهستان و درياي خزر قرار دارد.
بطور کلی از منابع طبیعی تالش می توان به موارد زیر اشاره نمود:
رودها: مهمترين رودخانههاي جاري در اين شهرستان كه از رشته كوه تالش به سمت درياي خزر در جريانند و باعث ايجاد درههاي عميق شدهاند، عبارتند از:
1- كرگانرود: کرگانرود از كوههاي تالش، "نوداش"، "نوچم باشي" در غرب و شمال غربی سرچشمه گرفته و با جريان دائمي خود به سمت شرق از ميان شهر هشتپر گذشته و به درياي خزر ميريزد.
2- رودخانه وزنه سر: از كوههاي "نسال چال"، "سياه سر رزداري" در غرب و جنوب غربی سرچشمه گرفته و در محلي به نام ماشين خانه به رودخانه كرگانرود متصل ميشود.
3- رودخانه ليسار: این رودخانه از كوههاي سرلو، بوجارو، هماسر، رزمه جيل و قلعه چال (ارتفاعات تالش) در غرب و شمال غربی از به هم پيوستن چند رود فرعي با نامهاي مختلف سرچشمه گرفته و به سمت غرب از ميان مركز بخش ليسار گذشته و به درياي خزر ميريزد.
4- كلفارود: از چشمههاي بلاغ محله در جنوب و جنوب شرقی سرچشمه گرفته و سپس با طي مسير كوتاه به سمت غربی به درياي خزر ميريزد.
5- ناورود: كه از كوههاي بغروداغ و هفته خوني دالي در جنوب شرقی اين شهرستان سرچشمه گرفته و پس از طي مسير به سمت شمال شرقی به درياي خزر ميريزد.
6- تيزارود: كه ازكوهها وآبراهههاي جنوب غربی شهر هشتپر سرچشمه گرفته و سمت شرق به درياي خزر ميريزد.
7- رودخانه دشبرو: كه از كوههاي بياچون، جوپشت و سرندي در شمال غربی شهر هشتپر سرچشمه گرفته و درجهت جنوب به كرگانرود ميريزد.
كوهها: بخش شرقی اين شهرستان در طول نوار جلگهاي ساحل درياي خزر امتداد يافته و بخش باختري آن را رشته كوههاي تالش شامل ميشودكه ارتفاع متوسط آن به 2000متر ميرسد و در جهت شمالي جنوبي كشيده شدهاند. بنابراين قسمت اعظم شهرستان تالش در باختر، درههاي فراواني را داراست كه به وسيلةسس آبراههها و رودها حفر گرديده و بصورت مسيري تنگ درآمدهاند و مهمترين آنها دره كرگانرود، سه دره و قوري چاي ميباشند.
كانها: معدن ماسه واقع در دهستان اسالم فعال ميباشد.
آب و هوا: آب وهواي اين شهرستان معتدل و مرطوب ميباشد.
رستنيها: شمشاد، ممرز، بلوط و افرا از درختان اين شهرستان ميباشند همچنين از گياهاني كه كاربرد داروئي دارند ميتوان به: گل گاوزبان، رازك، كاسني، مازو، بابونه، ختمي، و نعناع اشاره كرد. گياهان علوفهاي در نقاط مختلف اين شهرستان به حد وفور وجود دارد.
جانوران و پرندگان : گراز، خرس، پلنگ، آهو، گوزن، بزكوهي، گرگ، روباه، شغال، كبك، غاز، اردك و مرغ دريائي از جمله جانوران و پرندگان این منطقه به شمار ميآيند که به علت شکارهای بیرویه نسل برخی از این حیوانات منقطع شدهاست.
وجه تسمیههشتپر و سیادارون
هشتپر به گفته قدیمیان قلعه ای در این منطقه بوده که دارای 8در بوده و از آنجا که در تالشی به در "بر"می گویند از آن به بعد این مکان و شهر به نام هشت بر مشهور شدهو به مرور زمان به هشتپر تبدیل شده و امروزه به تالش تغییر نام یافته است.
و اما روستای سیادارون
این روستا در گذشته دارای درختان عظیمی از بلوط بوده که بزرگ و سر به فلک کشیده بوده اند و از طرف دیگر توده عظیم درختان مانع ورود افراد به داخل روستا(جنگل ) می شد و بنابراین این منطقه با نام منطقه پوشیده از درختان سیاه(بلوط و آزاد) "سیاه دارون" معروف بود و بعد از ایجاد روستا در آن و ساکن شدن افراد ییلاق نشین در آن به "سیا دارون" معروف شد.
لازم به ذکر است که قبرهای زرتشتی موجود در گوشه و کنار این روستا حکایت از زندگی زرتشتیان در آن بوده است. علاوه بر آن حضور عده ای از علویان در این روستا (بعد از زرتشتیان) و از بین رفتن آنان از گذشته های تاریخی و باستانی روستا حکایت دارد که متاسفانه تاکنون تحقیقی در این مورد صورت نگرفته است.
فعالیتهای معیشتی عمده و سازمانهای کار
برنجکاری
1- مراحل کاشت
-خیساندن شلتوک:
-آماده کردن خزانه:
-حمل و پاشیدن بذر:
- آماده کردن شالیزار:
شخم زدن:
دیسک زدن:
مرزبندی شالیزار:
- بریدن و حمل ساقه های تازه رسته:
- نشاء:
- مراقبت از شالیزار:
- پرچین کردن دور شالیزار:
- آبیاری:
- کودپاشی:
- وجین:
- آفات و سم پاشی:
3- برداشت شالی(دوریِهdorye)
حمل ساقههای برنج:
انبار ساقه های شالی:
-جدا کردن شلتوکها از ساقه.
- سفید کردن برنج:
- صندوق برنج:
دامداری
از قدیم دامداری در بخش كوهستاني شهرستان تالش شغل اصلی مردم منطقه محسوب میشود. مهمترین دامهای آنان گوسفند، بز،گاو، گاومیش و ... بود. در قدیم بسیاری از دامداران در مناطق جلگهای دارای شالیکاری بودند، اما مهمترین فعالیت آنان همان دامداری بود. آنان به خاطر نگهداری از دامهایشان از ییلاق به قشلاق و برعکس کوچ میکردند.
دامداران این منطقه متشكل از ايلهاي مختلفي بودند و هر ايل مجموعهاي از طايفههاي كوچك و بزرگ بود كه در حوزة جغرافيايي مشخصي پراكنده بودند. حوزه جغرافيايي هر ايل اغلب سرتاسر آبريز يك رودخانه از سرچشمه تا جلگه بود. مراتع ييلاقي هنوز اشتراكي است. ايلهاي مختلف كوهستانهاي تالش از نظر اقتصاد عمومي وضع همساني ندارند.
مهمترین محصولات دامی دامداران شامل شیر، ماست، پنیر، کره، کره شور، پوست، گوشت، جاجیم، طنابهای پشمی(لافِند ـ(lafend، لباسهای پشمی، جوراب، شال گردن، شال و غیره است.
ساخت اجتماعي دامداران(قبل از دخالت منابع طبیعی در زندگی دامداران) بسيار ساده و كلاً به شرح زير قابل تفكيك بود:
1- دامدار خود كفای كوچنده 2-دامدار كوچك كوچنده
1- دامدار خود كفای كوچنده
2- دامدار كوچك
دامداری به مرور زمان تحلیل رفته و بسیاری از دامداران در مناطق جلگه ای ساکن شدهاند. ويژگيهاي كلي این قشر به قرار زیر است:
الف –شيوة اصلي معاش قشر روستایی، کشاورزی و صیفیکاری، دامداري و مخصوصاً خدماتي است.
ب – نوع دامي كه اين قشر نگه ميدارند، گاو، گاومیش و گاه تعدادي هم گوسفند است. (تصویر9)
ج – اغلب دستي به زنبورداري هم دارند.
د – به اقتضاي شرايط شغلي سالي بيشتر از يكبار كوچ نميکنند، از قشلاق به ييلاق در اواخر بهار و از ييلاق به قشلاق در اواخر تابستان و مهر ماه واين كوچ ها نيز شامل گروه كوچكي از خانواده هاي روستایی است، زيرا اكثراً در نقاط بين قشلاق و ييلاق سكونت دايمي دارند (كوچ انساني)
هـ– مساكن روستاییان چه در ييلاق و قشلاق و چه در نقاط بين اين دو ناحيه بصورت آبادیهای چندين خانواري است.
و– انجام امور خدمات و توليد كالايي صنايع بومي بر عهده همين قشر است. خدماتي را مثل كارگري ساده، خانهسازي، آسياباني، زغال گیری، انجام كارهاي مزارع، شالي و صنايع بومي مثل شالبافي، نخريسي، جوراببافي و صنايع ساده چوبي را انجام ميدهند.
شکار
روستای سیادارون هم به ساحل دریا و هم به جنگل نزدیک بود به همین علت مردان روستا در هر دو مکان به شکار میپرداختند. در فصل زمستان چند نفر از مردان روستا دورهم جمع میشدند و یک روز را به شکار حیواناتی مانند گوزن، خرگوش، کبک و پرندگان میپرداختند. در فصل تابستان نیز وقتی که میخواستند گوسفندان را به ییلاق ببرند در همانجا به شکار میپرداختند.
پرورش زنبور عسل
در قدیم مردم برای به دست آوردن عسل به جنگل میرفتند و در بین درختان به جستجوی لانههای زنبور میگشتند تا از عسل آنها استفاده کنند. اما بعدها برخی خانوادهها تصمیم به پرورش تعداد کمی زنبور عسل گرفتند.
نوغانداری
از دیگر فعالیتهای عمده و درآمدزای مردم این روستا در گذشته نوغانداری بود و اغلب خانوادهها در کنار فعالیت شالیکاری به نوغانداری نیز میپرداختند. نوغانداری فعالیت سنتی تالشان نبوده و از همسایههای خود، گیلکان، به عاریت گرفتهاند
صنایع دستی روستا
مردم روستای سیادارون از روزگار قدیم به پرورش بز و گوسفند و كشت غله اشتغال داشتند. آنان از پشم بز و گوسفند، تن پوش، كلاه و پاي افزار مي بافتند وكار دوختن را نيز با سوزنهاي شاخكدار انجام مي دادند.
شالبافی: نوع مخصوصي از دستباف پشمي بود که بیشتر در مناطق سردسير و مرتفع تالش استفاده میشد.
جوراب بافی: در ميان دستبافتهاي پشمي زنان سیادارون بافتن جوراب، دستكش و شال گردن متداولتر از ساير انواع بود.
مادران و مادر بزرگان تالشی با صبر و حوصله زياد رموز بافتن نقشونگارهاي گوناگون را به دختران جوان سیادارون یاد میدادند و در اين راستا بايد گفت كه آنان از قدیم تاكنون عامل بقای اين هنر دستي بودهاند.
گليم و جاجيم: گلیم و جاجیم به عنوان زیرانداز افراد مرفه به وسيلة زنان چوپان و مردم روستای سیادارون از پشم بافته میشد.
نمد: نمدمالي يكي از صنايع دستي بسيار قديمي گیلاندة تالش است. اين صنعت از دورانهاي كهن تا امروز همواره در تالش رواج داشت. نمد از پشم يا كرك ماليده تهیه میشد و مصارف مختلفي از قبيل زیرانداز، پوشاك و... داشت
گروههای شغلی در روستای سیادارون
سیادارون به علت دارا بودن ويژگي جغرافيايي، آب و هواي مناسب و ساحلي بودن از نواحي ممتاز و مهم اقتصادي استان گيلان به شمار ميرود. اساس اقتصاد آن بر كشاورزي، دامداري و صنايعدستی استوار گرديده است.
بدین ترتیب چندین گروه شغلی در سیادارون قابل تمیز و تفکیک است که عبارتنداز: کشاورزان، دامداران، بازاریان، کارکنان دولتی و کارگران.
1- کشاورزان
اکثر جمعیت شاغل در سیادارون، شالیکارند و بیشترین درآمدشان از فعالیت تولیدی در شالیکاری تأمین میشود. تا قبل از اصلاحات ارضی شالیکاران به دو دسته تقسیم می شدند. عدة کمی که شالیزار متعلق به خود آنان بود و در واقع خرده مالک مقیم در روستا محسوب میشدند و تعداد زیادی شالیکار که زمین را از خانها اجاره میکردند و مستأجر به حساب میآمدند. آنان که خرده مالک بودند اگر میخواستند، میتوانستند در زمین متعلق به خود علاوه بر شالیکاری، انواع سبزی و صیفی کشت کنند. اما مستأجران فقط می بایست به دستور خان و نمایندهاش که مباشر یا کدخدا بود در اراضی تحت اجارهشان دخل و تصرف کنند. خانها از طریق نمایندگانشان که کدخدا و مباشران بودند، در اداره اقتصادی و سیاسی روستا اعمال قدرت میکردند و مالالاجاره را از شالیکاران میگرفتند.
2- دامدارن
از ویژگیهای دامداری این منطقه می توان به موارد زیر اشاره کرد: در تمام طول سال از دامها در فضاي آزاد نگهداري ميشود، به اقتضاي شرايط موسمي و محيطي – وسعت و قابل استفاده بودن مراتع – بايد براي تعليف، دامها را چندين بار از جايي به جايي ديگر بكوچانند از گله داران این روستا می توان به نبی فرجی- جمشید فرجی،ریحانعلی ولی پور و... اشاره کرد.
3- کارگران
کارگران به چند دسته تقسیم میشوند. کارگران شالیکاری و کارگرانی که فعالیت آنان در باغها یا ساختمان و... است. خوشنشینان علاوه بر کار در بخش کشاورزی، عده ای نیز کاسب و دارای دکان هستند.
کارگران کشاورزی شامل کارگران مرد و زن است. از کارگران زن برای وجین کردن شالیزار، باغ و چایچینی و از کارگران مرد برای درو استفاده میکنند.
4- بازاریان
بازاریان کسانی هستند که دکان دارند، خدمات و خوراک روستائیان را عرضه و تأمین میکنند. بازاریان تعدادشان در گذشته کم بود
5- کارکنان دولت
عدهای از روستائیان شاغل در ادارهها، سازمانها و نهادهای دولتی هستند. تعداد این کارکنان اندک است. بعضی از این کارکنان هم مقدار و میزان بسیار کمی شالیزار دارند؛ ولی بیشتر درآمدشان همان حقوق کارمندی و کارگری است.مانند شیرینعلی ولی پور یا مقصود قربانی ریک
افسانه ها و ضرب المثلها
از جمله ویژگیهای مشترک اسطوره ها، هاله ای آرمانی بودن آن است که یک یک آنها را در بر میگیرد و آن امید پیروزی خیر بر شر و پاکی بر پلیدی است.
امیدی که اغلب از اعتقاد به وجود نیرویی برتر شکل می گیرد. نیروی برتری که همیشه در حساسترین و سخت ترین شرایط و یا دست کم در جهانی دیگر به مراد ستم دیدگان و پاکان عمل می کند.
اکثر افسانه های تالشی سیادارون حکایت از رویارویی یک مبارزه با دیوها می باشد، از جمله این افسانه می توان به "پوسته نظر" (posta nazar) اشاره کرد.
از اسطوره های تالشی می توان اساطیر هدهد، کوکو(فاخته)، لاک پشت و ... را نام برد که بیشتر تخیلی هستند و برخی دیگر همانطور که گفته شد به پیشینه های قومی تالشها بر می گردد و ریشه در گذشته و آداب و رسوم و اعتقادات آنان دارد.
از غذاهای رایج در این منطقه می توان به موارد زیر اشاره کرد: ( با عرض پوزشبرخی از غذاها از زنان ترک پرسیده شده و اسم ترکی دارند)
صبحانه
برای صبحانه علاوه بر شیر، چای و عسل، غذای مخصوصی آماده می کنند به نام تُرشِ گویمِش اَت که طرز تهیه آن بدین صورت می باشد:
یک کیلو گوشت پخته را به همراه یک پیاز بزرگ خُرد شده و یک قاشق رُب آلوچه مخلوط کرده و بعد از یک روز همراه پیازچه می خورند.
غذاهای مخصوص ناهار
ویزه دلهَ (بادمجان توپر)
طرز تهیه این غذا بدین صورت می باشد که ابتدا بادمجان(باپوست) را در آب جوش می گذارند تا پخته شود. بعد از پخت با چاقویی وسط آنرا خالی می کنند و بدان نمک می زنند و سرخ می نمایند. سپس گردوی کوبیده شده را با پیاز خورد کرده قاطی می کنند و یک گوجه را تکه تکه کرده به همراه آنها می کوبند و بعد از اینکه این مواد کاملاً له شد به اندازۀ دلخواه به آن رُب آلوچه اضافه میکنند. و این مواد را داخل بادمجان ریخته و به همراه برنج می خوردند.
انار دون
پیاز را سرخ کرده و اناری را را با آن تفت میدادند سپس با پلو میخوردند و یا اینکه در شکم ماهی و مرغ پخته شده میریختند که در این صورت غذای مهمانیهای مجلل بود.
خوراک عدس (مَجو majo)
برای تهیه این غذا، ابتدا عدس را بطور جداگانه داخل آب ریخته و می پزند و بدان گردوی خرد شده و رُب آلوچه یا انار و مقداری سبزی چوچاق و گشنیز اضافه می کنند و در آخر یک پیاز کامل داخل آن می گذارند تا همه با هم چند دقیقه ای پخت شود. وقتی تمام مواد پخته و آماده شد با گوشتکوب آنرا له می کردند و به همراه برنج مصرف می کردند.
کوکوی گردو (ویز کوکو viza kuku)
مواد لازم: ویزَ (گردو) 3فنجان، تخم مرغ 3الی4 عدد. گردو را خُرد کرده و تخم مرغها را به آن میافزایند تا خوب هم بخورد. سپس آن را درون روغن داغِ تابه پهن میکنند.
غذاهای مخصوص شام
شِش انداز
طرز تهیه این غذا بدین صورت است که مقداری خرما را سرخ می کنند و به آن پیاز سرخ کرده اضافه می نمایند و بعد از اینکه این دو مواد را با هم تفت دادند چند عدد تخم مرغ به آن می افزایند. این غذا همراه با نان مصرف می شود.
دوشاب[1]
برای تهیۀ این غذا شیرۀ انگور یا خرما را با گردو مخلوط کرده و با نان میل می کنند.
کره (روغن زردzarda roan)
طرز تهیه این غذا بدین صورت است که ابتدا کره را آب می کنند و با مقداری زردچوبه می جوشانند و نمک می زدند و می گذاشتند در کناری تا سفت شود و با نان مصرف می کردند.
سوزمهsuzma
برای تهیه سوزمه دوغ را بدون اینکه بهم بزنند روی حرارت می گذارند تا بشکل پنیرک درآید و بعد از آن داخل کیسه می ریزند تا آب اضافۀ آن گرفته شود و با نان می خوردند.
دوعه آش (آش دوغ) dua aŝ
طرز تهیه این غذا که یکی از غذاهای مرسوم و رایج این منطقه است بدین صورت می باشد که دوغ را روی حرارت گذاشته و یک فنجان برنج سفیددانه و نصف لیوان از هر یک از نخود، لوبیا و عدس پخته شده به آن می افزایند و مدام هم می زنند و وقتی که غذا جا افتاد چند حبه سیر و یک لیوان گشنیز و برگ سیر به آن اضافه می کنند.
نان زری
مواد لازم: آرد برنج یک کیلو، آرد گندم یک لیوان، آب، نمک و روغن به میزان لازم، زرد چوبه یک چهارم قاشق غذا خوری، گردو 1 فنجان، دارچین 1 قاشق چایخوری، شکر به اندازه دلخواه
ابتدا آرد را به همراه مقداری آب و نمک و خمیر مایه ورز می دهند تا خمیر شود وقتی خمیر آماده شد به مدت یک ساعت در جای گرمی نگهداری می کنند.
سپس در ظرفی دیگر آرد گندم و مقداری روغن ریخته و ورز می دهند تا خمیر شود و شکر، گردو، دارچین و زردچوبه به آن می افزایند و خوب مخلوط می کنند (مواد داخل خمیر)
وقتی این مواد آماده شد خمیر را روی سینی پهن می کنند و به اندازه یک قاشق از این مواد را داخل آن می ریزند و بعد خمیر را به گونه ای لا می زنند که مواد داخلش بیرون نریزد. سپس آنرا داخل تنور می گذارند تا پخته شود.
شَکَرنونŝkara non
آرد یک کیلو، پودر شکر نیم کیلو، تخم مرغ پنج عدد، روغن جامد نیم کیلو
آرد را با پودر شکر و تخم مرغ که 4تای آن بدون سفیده است و نیم کیلو روغن جامد، مخلوط میکنند. خمیر را آنقدر ورز می دهند تا پوک شود سپس به اندازه یک فندق از روی خمیر برداشته و بهصورت گرد در میآورند و داخل یک سینی چرب قرار میدهند. وقتی همة خمیر بدین صورت در آمد روی آن را با انگشتدانه یا دانة خُلف تزئین میکنند. سپس روی آن را پوشانده و بر چراغ نفتی قرار میدهند تا پخته شود.
[1] برای درست کردن دوشاب انگور را له می کنند و آبش را می گیرند و آنقدر می جوشانند تا سفت شود
حلوای سفید
برای تهیة این حلوا، ابتدا مقداری آب را با شکر و زا روی حرارت قرار میدهند و هم زده تا به صورت شربت درآید. سپس آرد را با حرارت سرخ کرده و آنقدر بهم می زنند تا بوی خاصی از آن بلند شود. سپس مواد شربتی را به آن می افزایند و آنقدر ورز می دهند که به دست نچسبد و بعد از آماده شدن آنرا روی سینی پهن می نمایند و با چاقو برش داده و به قسمتهای مساوی تقسیم می کنند.
برای تزئین از گیاه گزنه که با مقداری روغن مخلوط شده بود یا برگ باقلای کوبیده که آبش را گرفته باشند و یا دارچینی که آب زده و زرد رنگ شده باشد برای تزئین استفاده می کنند و این مواد را با استفاده از چوب کبریت روی خمیر آماده شده قرار میدادند.
قطاب (زِرَنه نون) zerananon
مواد لازم: آرد یک کیلو، زرده تخم مرغ 3 عدد، خمیر مایه 1 قاشق چایخوری، شکر و دارچین به میزان دلخواه، آب یا شیر به مقدار لازم
آرد را با مقداری آب یا شیر و زرده تخم مرغ و خمیر مایه مخلوط می کنند و آنقدر ورز می دهند که به دست نچسبد. وقتی خمیر بدین صورت درآمد به مدت یک ساعت آنرا در پارچهای قرار میدهند. تا ورز بیاید. سپس یک گلوله از روی خمیر برداشته و روی یک سینی با استفاده از وردنه آنرا به قطع نیم سانت پهن می کنند. سپس شکر و دارچین را باهم مخلوط کرده، داخل خمیر می ریزند و لا می زنند تا مواد نریزد و لبه اش را با دست تزئین می کنند و در تابه ای سرخ کرده و بعد از خنک شدن رویش پودر شکر می ریزند.
سرجنه srjna
مواد لازم: آرد برنج دانه درشت یک کیلو، تخم مرغ پنج عدد، خمیر مایه یک قاشق غذاخوری، کره یک قالب بزرگ، آب به مقدار لازم
آرد برنج را با کره فراوان و مقداری زردچوبه و 5عدد تخم مرغ با زرده و مقدار مورد نیاز آب خمیرمایه مخلوط کرده تا بصورت خمیر درآید و در ظرف در داری به مدت نیم روز می گذارند تا جا بیفتد. سپس ورز می دهند و همانند کتلت سرخ می کنند. و هر بار موقع خوردن آنرا کمی گرم کرده و پودر شکر رویش می ریزند.
ترشی هفتَ بیجار
شامل سبزیهای معطر از جمله: ریحان، کرفس، مَرزه، چوچاق (پُلُش)، بادمجان هر کدام یک کیلو، گل گندم 1عدد، فلفل سبز چند عدد، سیر 2جبه، هویج نیم کیلو، شلغم 250 گرم، نمک و گلپر و سرکه به اندازة لازم.
برای درست کردن این نوع ترشی ابتدا باید همة مواد فوق را خُرد کرده، بادمجان و هویج را داخل سرکه جوشانده، و بقیه مواد در هوای آزاد گذارده تا آبش گرفته شود. سپس همه مواد را باهم داخل ظرف ریخته و سرکه و نمک به آن اضافه گردد. البته سرکه باید کاملاً روی همه مواد را بپوشاند.
ترشی بادمجان شکم پر(بادمجان دِلَ bādemjān dela )
مواد آن عبارت است از: سبزیهای معطر نیم کیلو+ فلفل سبز چند عدد به میزان دلخواه + سیر نیم کیلو+ بادمجان یک کیلو+ سرکه و نمک به میزان لازم.
نحوة تهیه به این صورت است که ابتدا سیر را خُرد کرده و پی از مخلوط کردن با سبزیهای معطر. فلفل خرد شده را به آن افزوده و بادمجان را با پوست در سرکه می جوشانیم و و پس از سرد شدن داخل شکم بادمجان را پر کرده و داخل ظرف چیده و روی آن را با سرکه می جوشانیم.
رُب آلوچه
زمانیکه آلوچهها رسیده باشد، وقت پخت رب آلوچه فرا میرسد. از انواع آلوچه های ترش و شیرین برای پخت رُب استفاده می شود. آلوچه ها را شسته داخل قابلمه میریزند تا بجوشد. سپس آبکش میکنند تا دانه های آن جدا شود و بعد مایع را میگذارند تا بجوشد سپس داخل یک تابه بزرگ میریزند و آنقدر مخلوط میکنند تا آب آن خشک و مواد سفت گردد از رُب آلوچه برای پخت غذاهایی مانند فسنجان و لَوَلنگی استفاده میشود.
منابع و مآخذ
1.ثنايي، كبري، فرهنگ جمعيت فعال آباديهاي استان گيلان، براساس تقسيمات سال 1382، رشت 1383.
2..سيماي اقتصادي ـ اجتماعي شهرستان تالش، سازمان برنامه و بودجه استان گیلان، 1377
3.. فهرست الفبایی آباديهاي استان گيلان و محلههای آن، معاونت آمار و اطلاعات ، 1383
4..عبدلي، علي ، ”ترانههاي شاليزار“، صداي شاليزار، ج 1 (سال 1368).
5..كتاب گيلان، جلد اول، دوم و سوم، انتشارات گروه پژوهشگران ايران، به سرپرستي ابراهيم اصلاحبان، چاپ دوم، 1380.
6...نتايج تفصيلي سرشماري عمومي نفوس و مسكن مركز آمار ايران، آبانماه 1375.
- www.farhangetalesh.blogfa.com
آغاز یک گفتگو دربارهٔ جرگه:هشتپری
صفحههای بحث جایی هستند که افراد در آنها به گفتگو پیرامون چگونگی بهبود محتوای Wikipedia به بهترین نحو میپردازند. میتوانید از این صفحه برای آغاز یک گفتگو با سایرین دربارهٔ راههای بهبود جرگه:هشتپری استفاده کنید.